۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبه

اد ووکیسی به شرط چاقو


حدیث قرن بیست و یکمی :

کل یوم هشت مارس ، کل ارض نیویورک


جمله ی قصار :

من زن نیستم اما زنها را دوست دارم


فردا هشت مارس ، روز جهانی زن است . این روز زن با روز زنی که در دوران ستمشاهی گرامی داشته می شد فرق دارد . روزی که مناسبتش اگر اشتباه نکنم تولد مادر شاه بود . و همچنین با روز زن مورد نظر جمهوری اسلامی هم فرق دارد که آن هم مناسبتش ولادت بانوی نمونه ی اسلام است . علت انتخاب این روز به عنوان روز جهانی زن ، تظاهرات زنان کارگر صنعت نساجی نیویورک است در سال 1857 که توسط پلیس سرکوب شده .
به روشنی می بینید این روز برخلاف دو روز قبلی به یک اتفاق ساده و طبیعی مثل تولد اشاره ندارد . بلکه با یک حرکت اعتراضی زنان برای دستیابی به حقوق پایمال شده شان نسبت دارد .
حرکت اعتراضی زنان برای برابری خواهی در سالهای اخیر حاصل تلاش زنان غیرتمندی است ( یک عبارت کاملا مردسالارنه ) که خطر زندان ، شکنجه ، محرومیت از حقوق اجتماعی ( حقوقی که برای زنان ایرانی تقریبا وجود ندارند ) انواع اتهامات اخلاقی ، سرگردانی در راهروهای دادگاهها و کلانتری ها و زندان ها و بسیاری رنج های دیگر را به جان می خرند اما حاضر نیستند در برابر رنج های تاریخی که حکومت ، قانون ، خانواده ، مذهب و باورهای عامه بر زن روا می کنند سر خم کنند .
جنبش زنان به خصوص پس از انتخابات مجلس هفتم که در واقع پرده ی اول کودتای سپاه پاسداران علیه جمهوریت بود ، بخش مهمی از مبارزات مدنی جبهه ی دموکراسی خواهی را علیه دیکتاتوری تشکیل می دهد .
شکل گیری جریان همگرایی زنان در آستانه ی انتخابات سال جاری ، تجربه ی موفقی بود از تشکیل یک جبهه از گروه های همسو و همراستا در چارچوب اهداف و چشم اندازهای مشترک . در شرایط فعلی و اوضاع و احوال کودتا زده ی کشور ما ، می توان با ایجاد ارتباط و تشکیل ائتلاف میان هسته ها و گروه های مقاومت ، با جهت گیری های سیاسی و اجتماعی مختلف ، فعالیت های آنان را هماهنگ و اثرگذارتر خواهد کرد .
دیشب تلویزیون صدای امریکا فیلمی از یکی از تجمعات زنان در تهران را نشان می داد که در آن یکی از چهره های اصلی جنبش زنان ، بلندگوی دستی هندوانه فروش های دوره گرد را دست گرفته بود و مشغول اد ووکیسی کردن شعارهای فمینیستی بود . متاسفانه بخش عظیمی از سرکوب های خشونت بار ماههای اخیر متوجه زنان شده است . تا جایی که بسیاری از زنان فعال سیاسی یا در زندان روزگار می گذرانند و یا مجبور به ترک خانه شده اند . نباید اجازه دهیم جای خالی پیشکسوتان جنبش زنان به این حرکت خللی وارد کند .  نباید بگذاریم بلندگوهای دستی هندوانه فروشی گوشه ی آشپزخانه ها خاک بخورند .

۱۱ نظر:

ساقی گفت...

من اگه یه مرد بودم، حتمن در این مناسبت از آسیبهایی می نوشتم که تبعیض جنسیتی برای من داشته. از نگاه دنیای مردانه ی پیرامونم می نوشتم به زن. و تحلیلش می کردم.
من اگه یه مرد بودم، سعی می کردم اینها رو بنویسم، اما حتمن قلمم به اندازه ی تو تحلیلگر نبود. به اندازه ی قلم همیشه ی تو.
خودسانسوری پدر آدمو در میاره. (ضرب المثل پدر در آوردن اصلن مردسالارانه نیست؛ حکایت داره!)

صدرا گفت...

زنان در اتفاقات اخیر و جنبش سبز خودشون رو به معنای واقعی به همه ثابت کردند و نشان دادند که تا به امروز به اشتباهات تنها مردان را اهل مبارزه می دانستند و زنها در بسیار از موارد از مردان هم جلوتر هستند.

آیسودا گفت...

چه متن قشنگی در دفاع از زنان نوشتی. در هیچ کجا به این اندازه زنان مورد ظلم قرار نگرفتند. سالهاست که برای احقاق حقوق انسانی خود مبارزه می کنیم.

مرضیه گفت...

معتقدم فردا تنها روز ما زنان نیست. باور دارم علاوه بر ما زنان که باید حق خودمون رو بدونم و خودمون رو باور کنیم .شما مردان هم باید حداقل کمی با خودتون فکر کنید.
فکر کنید چقدر به صورت آگاه و ناخودآگاه درگیر افکار و اعمال مردسالارانه هستید ؟
آیا حق های که برای خودتون قائلید برای همسرتون ، خواهرتون و ... قائلید ؟! مثل حق طلاق ، سکس پیش از ازدواج ،حق تحصیل و خروج از کشور و ...
آیا بهشون به مثابه یک انسان آزاد و توانمند فکر می کنید؟

برام عجیبه که می بینم خیلی از مردان تحصیل کرده و آزاد اندیش و اهل کتاب و فرهنگ هنوز در پنهان ترین نقاط ذهنشون زنان رو ناقص العقل و لکاته و روسپی و یا ضعیفه می بینند.

حضرت خضر گفت...

مخالفم
خيلي به زنانه يا مردانه شدن جنبش ها معتقد نيستم
فلذا 2 كلمه از مادر عروس بشنويد!(اشاره به مطلب شما)

آیسودا گفت...

دوست بسیار عزیزم دیالوگ شرخ جواب سوالات را می دهد:
درسته که مبدعین مکتب لیبرالیسم از مونتسکیو و شخص اولش جان لاک و …
پروتستان بودند …. ولی نسبتی بین این دو نیست
بخصوص که نئولیبرالیسم فعلی کاملا ریشه های ماتریالیستی و اگزیستانسیالیستی در جهان بینی
و نگاهش به قوانین و اجتماع دارد…پس نسبت محکمی بین این دو نیست
اینکه روشنفکری بورژوازی از پروتستان ها در آمد علتش تنها این بود که این جوامع زودتر
از دست حکومت کلیسا راحت شدند

در مورد اختصاص یک ایده ی خاص به یک جامعه خاص هم شرمنده
هر جامعه ای می تواند یک نگاه را نصب العین کاری کند

مثلا آمریکایی ها می توانند فردا جمهوری اسلامی را فردا اجرا کنند
البته اگر بتوانیم نگاه و فرهنگ مردمشان را عوض کنیم

ناشناس گفت...

ما همچنان بي شمار ظلم ناشي از جنسيتمون رو ميبينيم!

دست خیال گفت...

وبلاگی هست تو پیوندان به اسم تازگی که برای دوستانیه که مدتهاست فعالیت مطالعاتی در زمینه حقوق زنان دارند از مطالعهو خلاصه کتاب تا برخی تحقیق ها و جلسات و ... اگه به این موضوع علاقمند بودی سر زدن به اونجا خوبه.
اما در مورد اصل مساله هر چند دیرهنگام اما خوبه که بالاخره جنبش زنان ایران هم داره به انسجام خوبی می رسه

شیما گفت...

در واقع حضور پررنگ و تاثیر گذار زنان در جنبش سبز را (که نیاز بسیاری به تحلیل و بررسی دارد) نمی توان بدون تلاش های فعالان زنان در این 10 سال اخیر خصوصا، توجیه کرد.تلاش هایی که غیر از دستاوردهای کوچک، بزرگترین نتیجه اش افزایش آگاهی عمومی زنان برای پیگیری مطالباتشان در عرصه های سیاسی بود!

حضرت خضر گفت...

به یک بازی دعوت شدی
سر بزن

حضرت خضر گفت...

به یک بازی دعوت شدی
سر بزن